بازم سلام
بعد از چند وقت که نتونستم سر بزنم امروز اومدم که براتون بگم اوضاع و احوال از چه قراره؟
بابائی که مشغول کارهایی خودشه و اونقدر سرش شلوغه که اصلا به فکر من نیست و سایت رو کمتر به روز می کنه .
مامانی هم که اونقدر با من مشغوله که هم کمتر می تونه سر کار بره و هم کمتر می تونه فعالیت کنه . براش خیلی سخت شده .
مامان بزرگ هم مشغوله بافتن لباسهای زمستونی برای منه .دستش درد نکنه تا حالا ۳ ، ۴ تا لباس خوشکل برام بافته البته با کمک مامانی . خوب به هر حال اوضاع در حال گذرونه و ما همچنان به تلاش خودمون برای رشد و رسیدن به زمان زمینی شدن ادامه می دیم
تا پست بعدی حق نگهدار.
یعنی من اینجا رو باز کردم که غر بزنم که چرا چیزی نمی نویسی آقا عیسی که دیدم نوشتی!!!
اشکالی نداره. بعدا که خودت اومدی دیگه بهانه ای ندارن و هی باید بیایی اینجا رو آپدیت کنی زود زود!