شازده کوچولو

اکنون به برکت آمدن توست.که معنای واقعی شکفتن عشق را درک میکنم..

شازده کوچولو

اکنون به برکت آمدن توست.که معنای واقعی شکفتن عشق را درک میکنم..

این روزهای ۱

و اما گزارش کارهایی که این روزها می کنم .

اول اینکه من بالاخره شصت دستم را پیدا کردم اما هنوز بلد نیستم اون را بمکم و فقط تا ته می کنم تو دهنم و تا جایی پیش میرم که نزدیکه حالم به هم بخوره .

بیشتر شبا قبل از ساعت 1 بامداد میخوابم اما تا 2 هر چند دقیقه یک بار باید شیر بخورم تا اینکه خوابم عمیق بشه اما بعضی وقت ها هم تا 3 بیدارم و مامانم منو در همه قسمت های مختلف خونه می چرخونه تا من خوابم بگیره 

 

 البته وقتی من را میزاره روی پاهاش و میشینه پای کامپیوتر و عکسام را بهم نشون میده  بیشتر دوست دارم . 

 البته اینم بگم که درعوض روزها هم تا ظهر میخوابم . 

 بعد هم که بیدار شدم هر 2 ساعتی یه بار یه چرتی میزنم و تجدید قوا میکنم .  

یکی دیگه از کارهایی که میکنم روروک سواریه.  

دیگه اینکه به شدت به صحبت کردن علاقه دارم به خصوص موقع شیر خوردن .دو قلوپ شیر که میخورم یه عالمه حرف به ذهنم میاد که به مامانم بگم من هی میگم هه هه هوم ههه ههه هو هو مامانمم هی میگه جونم قربونت برم .

فکر کنم متوجه نمیشه من چی میگم اما به روی خودش نمیاره .   

من دیگه میتونم وقتی خوابیدم سرم را بالا بگیرم و اینجوری اعلام میکنم که دلم میخواد من را بغل کنید و بنشانید

.

اگه چیزی روم بندازند یا عروسکی را روی شکمم بزارند با دستم میگیرمشون میبرم طرف دهنم .  

و بالاخره من لخت بودن را خیلی دوست دارم و شانسی که آوردم اینه که مامانم م گاهی تو روز بهم اجازه میده که لخت باشم . 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
juliet پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 18:39 http://julietgabriel.blogfa.com/

khoda khoda khoda che naze in agha eisa
fadaye on super caret besham toopooliye man
bozorg beshi benz savar beshi jojoe nazam

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد